nasrin64  guestbook (715) Sign guestbook

Browse Pages:< Previous 18 19 20 21 22 23 24 Next > 
arya2085
14 years ago
ﭘﯿﺮ ﺭﯾﺎﺿﺖ ﻣﺎ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺑﻮﺩ ،ﯾﺎﺭﺍ "ﮔﺮﺗﻮ ﺷﮑﯿﺐ ﺩﺍﺭﯼ،ﻃﺎﻗﺖ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻣﺎﺭﺍ"ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻮﻥ ﻣﻦﻫﺰﺍﺭﻣﻮﻧﺲ"ﻣﻦ ﺟﺰﺗﻮ ﮐﺲ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻭﺁﺷﮑﺎﺭﺍ"ﺭﻭﺯﯼ ﺣﮑﺎﯾﺖ،ﻧﺎﮔﻪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻦﺁﯾﺪ"ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﺑﯽﺩﻭﺍﺭﺍ؟"ﺗﺎﮐﯽ ﺧﻠﯽ ﺩﺭﯾﻦ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺧﺎﺭﻫﺠﺮﺍﻥ؟"ﻣﺮﺩﻡ ﺯ ﺟﻮﺭﺕ،ﺁﺧﺮﻣﺮﺩﻡ،ﻧﻪﺳﻨﮓ ﺧﺎﺭﺍ"ﺁﺧﺮﻣﺮﺍﺑﯿﻨﯽ ﺩﺭﭘﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶﻣﺮﺩﻩ"ﮐﺎﻭﻝ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺍﯾﻦﺑﻼﺭﺍ"ﺑﺎﺩﺻﺒﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭘﯿﺶ ﺗﻮﺭﺍﻩ،ﻭﺭﻧﻪ"ﺑﺎﻧﺎﻟﻬﺎﯼ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺑﻔﺮﺳﺘﯽ ﺻﺒﺎﺭﺍ"ﭼﻮﻥﺍﻭﺣﺪﯼ ﺑﻨﺎﻟﺪ،ﮔﻮﯾﯽ ﮐﻪ: ﺻﺒﺮ ﻣﯽ ﮐﻦﻣﺸﺘﺎﻗﯽ ﻭ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﺍﺯﺣﺪﮔﺬﺷﺖ ﯾﺎﺭﺍ)ﺍﻭﺣﺪﯼ ﻣﺮﺍﻏﻪ ﺍﯼ )
arya2085
14 years ago
من از سرزمینی می آیم سرآپا عشق سرزمین مرغکان عاشق سرزمینی که تنها یک رنگ برآن حکومت می کند"رنگ پاکی ها رنگ خلوص رنگ بی رنگ بودن بی ریا بودن بی غل وغش بودن کبوتران سرزمین من همه سفیدند دریاچه های زلال سرزمینم بارقص قوهای سفید عشق رابه بی رنگی دعوت می کنند و نجابت در سفیدی اسبان سرزمینم خودی نشان می دهد ترابه این سرزمین دعوتی ست ترا آغوش به سوی تمام سفیدی ها باز است بیا به سرزمین پاکی ها قدم بگذار و بیاموز بی رنگ بودن را و فریاد زن: من همان بی شکل بی رنگم"
arya2085
14 years ago
من از سرزمینی می آیم سرآپا عشق سرزمین مرغکان عاشق سرزمینی که تنها یک رنگ برآن حکومت می کند"رنگ پاکی ها رنگ خلوص رنگ بی رنگ بودن بی ریا بودن بی غل وغش بودن کبوتران سرزمین من همه سفیدند دریاچه های زلال سرزمینم بارقص قوهای سفید عشق رابه بی رنگی دعوت می کنند و نجابت در سفیدی اسبان سرزمینم خودی نشان می دهد ترابه این سرزمین دعوتی ست ترا آغوش به سوی تمام سفیدی ها باز است بیا به سرزمین پاکی ها قدم بگذار و بیاموز بی رنگ بودن را و فریاد زن: من همان بی شکل بی رنگم"
arya2085
14 years ago
غریب آمده بودم غریب خواهم رفت*نچیده سیب به رویای سیب خواهم رفت*میان بوسه طنابی به دار می بافند*به گونه با گل سرخ فریب خواهم رفت*صدای خواب بر احساس شهر می پیچید* و گفت با دل من بی نصیب خواهم رفت* ومرگ سهم تمام حیات حوابود*اسیر دست رسوم عجیب خواهم رفت*به شوق باغ پر از یاس های شهر قدیم* از این بهار دروغین نجیب خواهم رفت*اگر چه گریه بر این شهر جرم زندان داشت* میان همهمه ها عن غریب خواهم رفت*زمان کوچ شد افسوس،دست من خالیست*غریب آمده بودم غریب خواهم رفت
mohammad15
14 years ago
سلام.....کاملا درست میفرمایید
najafi
14 years ago
arya2085
14 years ago
میروم تا دل نبندم دل به خوبی هایتان بازهم دل بستم و زخمی شدم ،باور کنید...
arya2085
14 years ago




دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را

.

.

.

به ميهماني گلهاي باغ مي آورد



و گيسوان بلندش را به بادها مي داد



و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد



دلم براي کسي تنگ است



که چشمهاي قشنگش را



به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت



و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند



دلم براي کسي تنگ است



که همچو کودک معصومي



دلش براي دلم مي سوخت



و مهرباني را نثار من مي کرد



دلم براي کسي تنگ است



که تا شمال ترين شمال با من رفت



و در جنوب ترين جنوب با من بود



کسي که بي من ماند



کسي که با من نيست



کسي که . . .



- دگر کافي ست.






حميد مصدق






arya2085
14 years ago
باید که مهربان بود،باید که عشق ورزید،زیراکه زنده ماندن هر لحظه احتمالیست
arya2085
14 years ago
هجر تو زدرد وداغ دلگیرم کرد*اندوه غم زمان زمینگیرم کرد*گفتند که جمعه می رسی ز کعبه* این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد
arya2085
14 years ago
هر رهگذری محرم اسرار نگردد،صحرای نمکزار چمن زار نگردد.هرجا که رسیدی مکش طرح رفاقت،هرکس که به تو یار وفادارنگردد
sepehr00
14 years ago
سلام خوبی ‏
sepehr00
14 years ago
به اونی که خیلی دوستش دارم
آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد

آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد

نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .


arya2085
14 years ago
از زندگانيم گله دارد جوانيم
شرمنده ى جوانى از اين زندگانيم

دارم هواى صحبت ياران رفته را
يارى كن اى اجل كه به ياران رسانيم

پرواى پنج روز جهان كى كنم كه عشق
داده نويد زندگى جاودانيم

چون يوسفم به چاه بيابان غم اسير
وز دور مژده ى جرس كاروانيم

گوش زمين به ناله ى من نيست آشنا
من طاير شكسته پر آسمانيم

گيرم كه آب و دانه دريغم نداشتند
چون ميكنند با غم بى همزبانيم
اى لاله ى بهار جوانى كه شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانيم

گفتى كه آتشم بنشاني، ولى چه سود
برخاستى كه بر سر آتش نشانيم

شمعم گريست زار به بالين كه شهريار
من نيز چون تو همدم سوز نهانيم

*شاعر:محمد حسین بهجت تبریزی(شهریار)
arya2085
14 years ago


کودکی، دخترکی ، موقع خواب

سخت پاپیچ پدر بود و از او می پرسید:

زندگی چیست؟

پدرش از سر بی صبری گفت:

زندگی یعنی :عشق

دخترک با سر پر شوری گفت:

عشق را معنی کن!

پدرش داد جواب:


بوسه ی گرم تو بر گونه ی من

دخترک خنده برآورد ز شوق

گونه های پدرش را بوسید

زان سپس گفت:

پدر ... عشق اگر بوسه بود...


بوسه هایم همه تقدیم تو باد !




raali00
14 years ago

Good morning







mohammad15
14 years ago
هاهاهاااااااااا..سلام بر نسرین خانم ..حال شما؟همیشه شاد باشی
sepehr00
14 years ago
to mesle oun gole sorkhi ke gozashtam laye daftar mesle taghdir mesle ghesmat mesle almasi ke hichki vase oun nazashte ghimat
arya2085
14 years ago


شریعتی درباره امام حسین (ع)





"... و حسین، وارث آدم، که به بنی‌آدم زیستن داد، و وارث پیامبران بزرگ، که به انسان، "چگونه باید زیست" را آموختند، اکنون آماده است تا، در این روزگار، به فرزندان آدم، "چگونه باید مرد" را بیاموزد!..."


مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۷۱




"... مردی از خانه‌ی فاطمه بیرون آمده است، تنها و بیکس، با دست‌های خالی، یک تنه بر روزگار وحشت و ظلمت و آهن یورش برده است. جز "مرگ" سلاحی ندارد! اما او ، فرزند خانواده‌ای است که "هنر خوب مردن" را، در مکتب حیات، خوب آموخته است..."


مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۱۷۰




ای زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش!..... مگو که بر شما چه گذشت ؟ مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی ؟ مگو که جنایت در آنجا تا به کجا رسید ؟.....آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما می دانیم. ما همه را شنیده ایم ....... اما بگو ای خواهر! بگو که ما چه کنیم ؟لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم ؟ دمی به ما گوش کن تا مصایب خویش را با تو بازگوییم .

نجوای دردمندانه دکتر شریعتی با “پیام”بر کربلا(سخنرانی‌)



این دنیا عجیبه،تا مریض نشی برات گل نمیارن،تا گریه



نکنی نوازشت نمیکنن،تا فریاد نکشی به طرفت بر نمیگردن



تا نمیری نمی بخشنت!!

......................................................................



زندگی کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلبها



گرامیتر از آنند که بشکنند.فردا خورشید طلوع خواهد کرد



حتی اگر ما نباشیم...

.......................................................................



سنگینی باری که خدا به دوش ما می گذارد آنقدر نیست



که کمرمان را خرد کند بلکه آنقدر است که ما را برای دعا



به زانو در آورد.

.......................................................................



زندگی هنر نقاشی کردن است بدون استفاده از پاک کن



جوری زندگی کن که اگر به گذشته برگشتی نیازی به



پاک کن نداشته باشی.

.......................................................................



sepehr00
14 years ago
ﺍﮔﻪ ﻗﻠﺒﻤﻮ ﺷﮑﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﻓﺪﺍﯼ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﮔﻞ ﭘﺮﭘﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﺍﮔﻪ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﯾﻪ ﺩﺭﺩﻩ ﮐﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ؟ ﺗﻮ ﺑﮕﻮ ﮐﺪﻭﻡ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺯﺟﺮ ﺩﻭﺭﯼ ﻧﮑﺸﯿﺪﻩ ؟ ﺍﮔﻪ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮔﻨﺎﻫﻪ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻏﺮﻕ ﮔﻨﺎﻫﯿﻢ ﻣﯿﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺁﺩﻡ ﯾﻪ ﻏﺮﯾﺐ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻨﺎﻫﯿﻢ ﺗﻮ ﺑﺒﯿﻢ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﻋﺸﻘﺖ ﭘﺮ ﭘﺮﻭﺍﺯﻣﻮ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺗﻮ ﻧﺪﯾﺪﯼ ﻣﻦ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﭼﻪ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﺷﮑﺴﺘﻢ
Browse Pages:< Previous 18 19 20 21 22 23 24 Next > 
Contact Us | Blog | Translation | Terms of Use | Privacy Policy

沪ICP备06061508号
Copyright © 2006 OwnSkin.com    
-
Loading content
There is a problem with loading the content.